روزنوشت های شخصی من

چهل سالگی
سلام خوش آمدید

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلمات» ثبت شده است

توی هفته ای که رفت مادربزرگم هم رفت. چه در مراسم خاکسپاری و چه در پرسه،ابراز محبت ها و همدردی هایی هم بود که فکر می کنم این محبت ها و کلمات همدردی واقعا موثر هستند. ولی بعضی کلمات رایج همدردی بسیار برخورنده و یا ناراحت کننده هستند و سوکوار در موقعیتی نیست که بتواند باب مباحثه باز کند و کلمه مخاطب و خود مخاطب را اصلاح کند.

عادی ترین چیزی که می شنوی"غم آخرتان باشد" است. واقعا و حقیقتا باید بپذیریم که زندگی بنا بر ماهیت خود، مشحون و مملو از شادی ها و غم هاست و آش رشته ای است که بدون نخود و رشته و کشک نمی شود! نمی شود زنده باشی و غم نبینی! پس این کلام هیچ معنی دیگه ای جز اینکه نفر بعدی تو باشی که می میری نداره واقعا!

مرحوم چند سالش بود؟ 80 سال. اوووه ! پس عمرشو کرده بود ! و شما دقیقا در چه موقعیتی هستید که می توانید کفایت عمر یک نفر را تشخیص بدهید؟!! گیرم مرحوم 90 سال داشته باشه . داشت روزی تو رو میخورد؟ سر سفره تو بود؟ اصلا این موضوع به کنار، شما چه ارتباطی میان کاهش عشق و علاقه وابستگان و سن مرحوم پیدا کرده ای؟ این حرف که عمرشو کرد نمی تواند تسلایی بر دل های داغدار باشد و آتشی از ناراحتی و غم بر دل و جان کسانی که رفتن آن 80-90 ساله را تجربه کرده اند می افروزی.

یکی از چیزهای خیلی سانتال مانتال و کلا غلط که می گن "روحش قرین رحمت باشه" که این هم اشتباهه! "روحش غرق رحمت باشه" درسته. گرچه رحمت خدا به قدری بزرگ است که نزدیکی به آن هم خوب است ولی لفظ غرق به جای قرین انتخاب واژه مناسب تریه.

من معمولا این جملات رو می گم. "روحشان شاد" "خدا بهتون صبر بده" "منو در غمتون شریک بدونید"

از این مدل کلمات مصطلح نه در مراسم های عزاداری بلکه در بقیه زندگی مان هم پر هستند. خیلی مهمه کلماتی که می گوییم با دقت انتخاب کنیم. مثلا می گویند "ولش کردی به امان خدا؟!" و واقعا ازین که به امان خدا چیزی ول شده باشد ابراز دلخوری می کنیم!

مگر جایی بهتر از امان خدا هست؟ توکل به خدا مگر غیر این است؟ من به جای این کلمه می گویم "ولش کردی به امان خودش؟"

من فکر می کنم که باید با دقت کلمات را بر زبان برانیم و کلمات مهم هستند.

با خودم زمزمه می کنم:

خوابیدی بدون لالایی و قصه بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی توی خواب گلای حسرت نمیچینی

دیگه خورشید چهرت نمیسوزونه جای سیلی های باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی یا با تردید که بری یا که بمونی

دریافت
عنوان: آخرین نامه
حجم: 15 مگابایت

11:05:45

  • کامران

کلمات نگاه ما را به دنیا می سازند و نگاه ما به زندگی کلمات را. ما در چهارچوب کلمات است که در دنیای درون و برون خود زندگی می کنیم و در واگویه هامان با خودمان هم مستمسک و دست آویزی جز کلمات نداریم. وقتی برای چیزی کلمه نداشته باشیم لاجرم آن چیز در دنیای خیال ما راه ندارد. مثلا عرب ها برای پوست نازک روی هسته خرما کلمه دارند و به آن "قطمیر" می گویند ولی تا حالا شما به این هستی به این وجود هرگز فکر کرده اید؟ می دونید در قرآن به این پوست نازک اشاره شده است؟ (سوره 35 آیه 13)

نوع نگرش ما به جهان و هستی هم در کلمات موثر هستند. مثلا ما در فارسی به محل فرود و فراز هواپیما ها می گوییم "فرودگاه" یعنی محل و یا زمان فرود. نگاه ما به پایین آمدن هواپیما هاست.هواپیما کجا می نشیند مساله بوده و نه صعود و پرواز.گویا پرواز را حین کلمه ساختن به خاطر نسپرده اند و مساله فرود آمدن بوده است.

معادل انگلیسی این کلمه در انگلیسی Airport و در فرانسه هم مشابه همین کلمه با تلفظ متفاوتی است. خوب این کلمه از Air و Port تشکیل شده که سر هم به معنی دروازه آسمان است. می ببینید چقدر این نگاه قشنگ و متعالی است؟

تفاوت ملت ها از همین کلمات سرچشمه می گیرند و در سایر ابعاد تسری پیدا می کنند. آدم هایی لازم بوده بین ما باشد که بپرسد چرا اسب حیوان نجیبی است؟ چرا در قفسِ هیچ کسی کرکس نیست؟ آدم هایی که سر برآورند و بپرسند و دقیق و محتاطانه و بدون چهارچوب های ذهنی موجود به جهان نگاه کنند و بپرسند و پاسخ بیابند. ما نیازمند تفکر هستیم و باید بیشتر به دنیای کلمات توجه کنیم و بپرسیم چرا عقب مانده ایم؟

دریافت
عنوان: بهانه
حجم: 9.6 مگابایت
09:57:02
  • ۲ نظر
  • ۳۱ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۵۷
  • کامران

در ادامه بحث در مورد دنیای کلمات، یکی دیگر از کلماتی که در زبان فارسی رایج در ایران، کاربرد عقیم و بدی دارد و در جای بدی می نشیند کلمه فارغ التحصیل است.

آن طور که حتی در مورد کسی که کلاس اول دبستان را پشت سر گذاشته است این کلمه کج و زشت به کار برده می شود. مثلا روزنوشت های دزیره در این خصوص می نویسد.

امروز پرنسس از کلاس اول ابتدایی فارغ التحصیل شد  و جشن فارغ التحصیلی با شکوه هرچه تمام تر برگزار شد همراه با عمو موسیقی و شادی بسیار و رقص و جیغ و هورای بسیار .

این کلمه از دو بخش فارغ و تحصیل که با الف و لام تعریف عربی به هم چسبیده اند تشکیل شده است و خب چیزی که نیاز به توضیح و معنا ندارد البته معنی این دو کلمه است.

در لغت نامه دهخدا در توضیح کلمه فارغ می خوانیم:دست ازکارکشیده . پرداخته، خلاص شده و آزادگشته و نجات یافته. 

واقعا چرا باید کسی از درس آزاد شود و یا نجات یابد؟ این تفکر که کسی از تحصیل آزاد شده است چه نتیجه ای به همراه خواهد داشت؟ کلمات بار دارند و تاثیر می گذارند.

معادل انگلیسی این کلمه graduate می شود که به این صورت تعریف می شود :

successfully complete an academic degree, course of training, or (in North America) high school.

با موفقیت به اتمام رساندن یک دوره آکادمیک (دانشگاهی) ، دوره یا آموزش و یا (در آمریکای شمالی) دبیرستان.

من فکر می کنم کلید سعادت هر کشوری و هر سیستم زنده و پویایی در آموزش و اهمیت دادن به آن نهفته است و آموزش و استمرار آن می تواند آدم های حسابی از دل جامعه بیرون بکشد و فرمان ماشین پیشرفت را آدم های نخبه و آموزش دیده به خوبی در دست بگیرند.

فارغ از هر دلیل دیگری، قطعا و حتما بار معنایی کلمات در سعادت یک کشور یا مردم موثر است و با پیشرفت سریع علم، هیچ کسی در هیچ جایگاهی بی نیاز از یادگرفتن و تحصیل نخواهد بود و هیچ کسی را نمی توان فارغ التحصیل دانست و باید بجای این کلمه بد و زشت به جایگزین خوبی فکر کنیم.

گذشتن و رفتن پیوسته لازم است.

دریافت
عنوان: گذشتن و رفتن پیوسته
حجم: 3.99 مگابایت

16:19:55

  • ۱ نظر
  • ۳۰ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۱۹
  • کامران

کلمات برای ما دریچه ای به ذهن و خیال ماست. با هر کلمه تصویری در ذهن ما شکل می گیرد که از آن تجربه داشته بوده ایم. تصویر سازی از چیزی که ندیده ایم مگر با توصیف کلمه غریب با کلمه ای آشنا ممکن و نزدیک به واقعیت می شود. مثلا من اسم یک غذای محلی را برایتان بگویم که شما تاکنون ندیده اید برایتان تداعی چیزی را نمی کند مگر این که من در ادامه بگویم شبیه آش رشته است با این تفاوت که مثلا نخود ندارد، این گونه ذهن شما تصویری از این غذا خواهد ساخت.

بعضی کلمات تعریف و تصویر واضحی دارند. مثلا قرمز. مثلا ساعت.ولی تصویر بعضی کلمات بسته به زندگی زیسته افراد متفاوت است. عشق.آزادی. زندگی .

در خصوص زندگی شما چه تعریفی دارید؟ آیا زیستن و زندگی به معنای نفس کشیدن و داشتن علایم حیاتی می دانید؟ آیا زیستن را زیسته اید؟

تعریف و تصویر بعضی کلمات بودن ما را می سازد. این تعریف می تواند از مسیر تجربیات شخصی مان باشد و یا از دریچه زندگی دیگرانی که نوشته اند یا به تصویر کشیده اند و یا گفته اند.

من فکر می کنم باز کردن این دریچه از تجربیات و تصاویر و تعریف های دیگران بسیار بسیار راهگشا و سیر و سفری لذتبخش و آموزنده را به همراه خواهد داشت.

دریافت
عنوان: جان جهان
حجم: 5.4 مگابایت

09:05:21

  • ۰ نظر
  • ۰۲ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۰۵
  • کامران
روزنوشت های شخصی من
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب