خبری که صبح امروز خوندم منو خیلی ناراحت کرد. این که یک دانش آموخته دانشگاه شریف ، یک دانشجوی دکترا در دانشگاهی با سطح جهانی و یک پادکستر که در مورد پرونده های جنایی پادکست تولید می کرد همسرش رو دو ماه بعد ازین که بهش رسیده رو بکشه، مثله کنه و در چمدون به یه جای دور بندازه.بعد بشینه در حد دو دقیقه احساسشو از جنایت بگه و خودشو بکشه.
ماجرای مهدی پورباقی برای من که به این باورم که هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست ناراحت کننده بود ولی شوکه نشدم.ما همیشه فکر می کنیم جنایتکاران شاخ و دم دارند ولی واقعا افرادی که بزرگترین جنایات را در طول تاریخ انجام دادند افرادی خیلی خیلی عادی بوده اند.هانا ارنت در کتاب آیشمن در اورشلیم هم به همین سوال پاسخ داده است که چرا برخلاف تصور ، اهریمن ها آدم های خیلی معمولی هستند.
خیلی خیلی کلیشه ایه که بگم ادم ها شبیه فکر هاشون میشن و این که یک نفر 106 اپیزود در مورد جنایت بنویسه و تهیه کنه نمی تونه بی تاثیر باشه ولی من درکم خیلی کمه که بخام تحلیل خاصی در این زمینه بدم.
من فکر می کنم که آدم ها از دور جذاب تر هستند. وقتی به یک انسان هر چقدر بت هر چقدر جذاب خیلی نزدیک میشیم توی ذوقمون می خوره.فکر کن که با نویسنده ای که می پرستیش ، خواننده ای که دوستش داری، بازیگری که طرفتارشی و هر اسطوره ای که بهش فکر می کنی و دوستش داری ازدواج کنی. ببینی اوقات تلخیشو ، بی حوصلگی شو ، فحش دادنشو، پستی بلندی ها و کج و راستی های بدنشو ،بوی گند توالت وقتی بیرون میادشو .از همه عجیب تر وقتی می بینی شبیه اون بتی که ازش ساختی نیستش. شبیه حرفاش نیست.
آدم ها از دور بهترن. واقعا بعضی اوقات نباید خیلی به آدم ها نزدیک شد. از همون دور دوس داشتن بهتره تا بیای از نزدیک همه باور هات در موردش به هم بریزه.
ما هممون نقاط تاریکی داریم و هیج کدوممون به واسطه انسان بودنمون از این نقاط تاریک مستثنی نیستیم. واقعا لازمه همه چیز رو در مورد همدیگه ندونیم.
باید به این نکته برسیم که باید از همون دور به آواز دهل گوش کنیم چون از دور خوش است.
ولی من دارم می خونم که بیاکه من هنوز یادتم با آه سینه سوز یادتم....
دریافت
عنوان: فدات شم
حجم: 10.6 مگابایت
17:00:49
- ۱ نظر
- ۳۱ تیر ۰۳ ، ۱۷:۰۰