روزنوشت های شخصی من

چهل سالگی
سلام خوش آمدید

۲۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

در حکومت های توتالیر شبیه چین که حداکثر کنترل  شهروندان را مدنظر قرار می دهد، یکی از ابزار ها عکسبرداری روزانه از افراد و شهروندان است. این کار با ابزار های مختلفی که خواسته یا ناخواسته است‌ . روش های معمولی مثل گرفتن کارت های شهروندی از قبیل کارت های هویتی یا گذرنامه است. اما یک ابزار خیلی مهم عکسبرداری روزانه از شهروندان توسط دستگاه های خودپرداز است. هر دستگاه خودپردازحین عملیات بانکی از شهروندان عکس های مختلفی می گیرد.شهروندان چینی مرتب در معرض این عکسبرداری ها هستند.

  • ۰ نظر
  • ۱۶ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۴۲
  • کامران

دیشب با یکی از بچه های خوب کوه صحبت می کردم که اسفند ماه پارسال در صعود از دماوند حدودا سی صد متر سقوط داشته و خدا رو شکر تونسته زنده برگرده. نکات مهمی رو گفتن که به نظر من چند نکته حائز اهمیت تر بود.

1- تمکین به تصمیم جمعی :ظاهرا صعود به دلیل  وضعیت آب و هوایی میسر نبوده و تصمیم به برگشت می گیرن. مهمه که همه با تصمیم جمعی همراهی کنن.

2-قبول مسئولیت و تفویض نکردن آن به کسی که آمادگی آن را ندارد: چیزی که من از این ماجرا درس گرفتم مسئولیت رو به کسی که امادگی شو نداره تفویض نکنم.

3-توجه به تجهیزات.(کفش و کرامپون و هد لایت)  چیزی که خیلی توجهمو جلب کرد داشتن تجهیزات مناسب توسط این دوستم بوده که روشن موندن چراغ هدلایت یکی از دلایل پیدا شدن راحت ایشون بعد سقوط بوده.و کفش و کرامپون با کیفیت به توقف سقوط کمک مهمی کرده .

4- وجود گوشی موبایل یا GPS : پس از حادثه با تماس موقعیت مکانی خودشونو اعلام می کنن . گرچه بعد از 24 ساعت ولی بالاخره امدادگر ها میرسن.

5-داشتن لباس مناسب فصل : علی رغم سقوط و افت فشار خون احتمالی پس از آن و برودت -30 درجه سانتیگرادی داشتن لباس مناسب برای بقا خیلی به نظرم مهم اومد و با دیدن عکس های حادثه به نظرم اومد که با این شرایط اگر دوستم لباس مناسبی نداشت شرایط برای بقا اصلا مناسب و ممکن نبود.

یک نکته ای که هست و خیلی به نظرم مهمه اینه که بعضی از کوهنوردا میرن کوه که بمیرن و متاسفانه ما جامعه کوهنوردی رسم بدی که داریم از مرده ها و آسیب دیده ها تجلیل می کنیم. به هر حال کوهنوردی یک ورزشه و برای سلامتیه نه برای مردن.

  • ۰ نظر
  • ۱۶ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۴۹
  • کامران

هرچی یک جامعه به رفاه نزدیک تر باشه عطش توجه به مسایل ماورایی کمتر میشه. عکس این قضیه هم هست. هرچی یک جامعه به سمت سقوط بره افرادی که درگیر این مسائل هستند بیشتر غرق می شن.

  • ۰ نظر
  • ۱۵ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۷:۱۸
  • کامران

یک مساله ای که از آن برداشت های مذهبی میشه دلگیری عصر جمعه است. که به امام دوازدهم شیعه مربوطش می کنند. این مساله دلگیری روز تعطیل در همه دنیا وجود داره.عصر یکشنبه در کشورهای دیگه هم مشابه عصر جمعه ماست. دلیلشم آزادیه. ما در بقیه روزهای هفته برنامه داریم و معمولا موظف به انجام امور محوله هستیم. به فرمایش یالوم آزادی منجر به روان نژندی می شود.

یکی از کاربرد های مذهب همین سلب آزادی است که مانع روان نژندی های ناشی از این ساحت می شود.

  • ۰ نظر
  • ۱۴ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۸:۵۴
  • کامران

یکی دیگر از جنبه هایی که سیستم در ایران نابود کرده بی معنی و گاهی بد معنی کردن کلمات است. ضمن احترام به قشر معلم ، اطلاق کلمه فرهنگی به این قشر قالبا محترم اشتباه است.

من فکر می کنم فرهنگی کسی است که در سال حداقل دو سه کتاب خوب بخواند، یکی دو تئاتر خوب و سه چهار تا فیلم خوب ببیند و یک آلبوم موسیقی خوب بشنود که در واقع خیلی از معلم ها در سی سال خدمت خود به این مسائل نزدیک هم نمی شوند.

  • ۰ نظر
  • ۱۳ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۴۱
  • کامران

امروز روز جهانی کارگره. امروز رو در شرایطی میگذرونیم که با حقوق یک روز مطابق قانون با توجه به تورم شدید، عملا خرید ناچیزی می توان کرد. برای من حقوق روزانه ام کفاف یک وعده نهار هم نمی دهد. در این روز با این وضعیت در مورد حق کارگر صحبت کردن بیشتر شبیه شوخی است. این روزها دارم کتاب سرگذشت ندیمه رو می خونم. توی هفته ای که گذشت کتاب های سقوط و بیگانه رو خوندم . هر دوش خیلی خوب بود.

بیگانه

توی ویکی پدیا خلاصه کتاب بیگانه رو اینطوری میخونیم.

این کتاب داستان یک مرد درونگرا به نام مرسو را تعریف می‌کند که مرتکب قتلی می‌شود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است. داستان در دههٔ ۳۰ در الجزایر رخ می‌دهد.

داستان به دو قسمت تقسیم می‌شود. در قسمت اول مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت می‌کند و در عین حال هیچ تأثر و احساس خاصی از خود نشان نمی‌دهد. داستان با ترسیم روزهای بعد از دید شخصیت اصلی داستان ادامه می‌یابد. مرسو به عنوان انسانی بدون هیچ اراده به پیشرفت در زندگی ترسیم می‌شود. او هیچ رابطهٔ احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمی‌کند و در بی‌تفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگی اش را سپری می‌کند. او از این که روزهایش را بدون تغییری در عادت‌های خود می‌گذراند خشنود است.

همسایهٔ مرسو که ریمون سنته نام دارد و متهم به فراهم آوردن شغل برای روسپیان است با او رفیق می‌شود. مرسو به سنته کمک می‌کند یک معشوقهٔ او را که سنته ادعا می‌کند دوست دختر قبلی او است به سمت خود بکشد. سنته به آن زن فشار می‌آورد و او را تحقیر می‌کند. مدتی بعد مرسو و سنته کنار ساحل به برادر آن زن («مرد عرب») و دوستانش برمی‌خورند. اوضاع از کنترل خارج می‌شود و کار به کتک‌کاری می‌کشد. پس از آن مرسو بار دیگر «مرد عرب» را در ساحل می‌بیند و این بار کس دیگری جز آن‌ها در اطراف نیست. بدون دلیل مشخص مرسو به سمت مرد عرب تیراندازی می‌کند که در فاصلهٔ امنی از او از سایهٔ صخره‌ای در گرمای سوزنده لذت می‌برد.

در قسمت دوم کتاب محاکمهٔ مرسو آغاز می‌شود. در این‌جا شخصیت اول داستان برای اولین بار با تأثیری که بی اعتنایی و بی‌تفاوتی برخورد او بر دیگران می‌گذارد رو به رو می‌شود. اتهام راست بی خدا بودنش را بدون کلامی می‌پذیرد. او رفتار اندولانت (اصطلاح روان‌شناسی برای کسی که در مواقع قرار گرفتن در وضعیت‌های خاص از خود احساس متناسب نشان نمی‌دهد و بی اعتناء باقی می‌ماند- از درد تأثیر نمی‌پذیرد یا آن را حس نمی‌کند) خود را به عنوان قانون منطقی زندگی‌اش تفسیر می‌کند. او به اعدام محکوم می‌شود. آلبر کامو در این رمان آغازی برای فلسفهٔ پوچی خود که بعد به چاپ می‌رسد، فراهم می‌آورد.

سقوط طوریه انگار یکی نشسته داره واستون حرف میزنه . چقدم حرفاش شیرینه و به دل می شینه.

  • ۰ نظر
  • ۱۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۲۸
  • کامران

روزهای کامل

فیلم روایتگر مردی است که زندگی را به تنهایی و از طریق نظافت سرویس های بهداشتی می گذراند.برنامه روزانه او با نظم خاصی شروع می شود. او بدون هیچ آلارمی قبل از طلوع آفتاب بیدار شده و روتین روزانه را انجام میدهد و با لبخند و روحیه عالی به سراغ ماموریت های روزانه خود می رود. توجه اون به گیاهان و لذت تماشای طبیعت لابلای کار روزانه قابل ملاحظه است. او با دوربین ساده از این مناظر عکس برداری می کند. در خلال فیلم با افرادی برخورد می کند که باعث آشنایی بیشترمون با این فرد می شود. به نظر من مهم ترین بخش از این شخصیت جذاب مطالعه روزانه اون و تعهد به آن است. برای من این قضیه خیلی جذاب بود.

فیلم فراز و نشیب خاصی نداره ولی به نظر من بسیار جذاب بود.

روزهای کامل

  • ۰ نظر
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۳۰
  • کامران

این وب سایت شخصی من است. من بعد تلاش می کنم روزانه به صورت خلاصه و مختصر و مفید در این بلاگ بنویسم.

ممکن است این مطلب بعدا به روز شود

  • ۰ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۳:۰۵
  • کامران