روزنوشت های شخصی من

چهل سالگی
سلام خوش آمدید

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۳ ثبت شده است

خبری که صبح امروز خوندم منو خیلی ناراحت کرد. این که یک دانش آموخته دانشگاه شریف ، یک دانشجوی دکترا در دانشگاهی با سطح جهانی و یک پادکستر که در مورد پرونده های جنایی پادکست تولید می کرد همسرش رو دو ماه بعد ازین که بهش رسیده رو بکشه، مثله کنه و در چمدون به یه جای دور بندازه.بعد بشینه در حد دو دقیقه احساسشو از جنایت بگه و  خودشو بکشه.

ماجرای مهدی پورباقی برای من که به این باورم که هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست ناراحت کننده بود ولی شوکه نشدم.ما همیشه فکر می کنیم جنایتکاران شاخ و دم دارند ولی واقعا افرادی که بزرگترین جنایات را در طول تاریخ انجام دادند افرادی خیلی خیلی عادی بوده اند.هانا ارنت در کتاب آیشمن در اورشلیم هم به همین سوال پاسخ داده است که چرا برخلاف تصور ، اهریمن ها آدم های خیلی معمولی هستند.

خیلی خیلی کلیشه ایه که بگم ادم ها شبیه فکر هاشون میشن و این که یک نفر 106 اپیزود در مورد جنایت بنویسه و تهیه کنه نمی تونه بی تاثیر باشه ولی من درکم خیلی کمه که بخام تحلیل خاصی در این زمینه بدم.

من فکر می کنم که آدم ها از دور جذاب تر هستند. وقتی به یک انسان هر چقدر بت هر چقدر جذاب خیلی نزدیک میشیم توی ذوقمون می خوره.فکر کن که با نویسنده ای که می پرستیش ، خواننده ای که دوستش داری، بازیگری که طرفتارشی و هر اسطوره ای که بهش فکر می کنی و دوستش داری ازدواج کنی. ببینی اوقات تلخیشو ، بی حوصلگی شو ، فحش دادنشو، پستی بلندی ها و کج و راستی های بدنشو ،بوی گند توالت وقتی بیرون میادشو .از همه عجیب تر وقتی می بینی شبیه اون بتی که ازش ساختی نیستش. شبیه حرفاش نیست.

آدم ها از دور بهترن. واقعا بعضی اوقات نباید خیلی به آدم ها نزدیک شد. از  همون دور دوس داشتن بهتره تا بیای از نزدیک همه باور هات در موردش به هم بریزه.

ما هممون نقاط تاریکی داریم و هیج کدوممون به واسطه انسان بودنمون از این نقاط تاریک مستثنی نیستیم. واقعا لازمه همه چیز رو در مورد همدیگه ندونیم.

باید به این نکته برسیم که باید از همون دور به آواز دهل گوش کنیم چون از دور خوش است.

ولی من دارم می خونم که بیاکه من هنوز یادتم با آه سینه سوز یادتم....

دریافت
عنوان: فدات شم
حجم: 10.6 مگابایت

17:00:49

  • کامران

این روزها، خیلی کار سرم ریخته. طراحی برق یه مسافرخونه که بیست ماه مالکش برای دادن این کار بهم تعلل کرد و الان خیلی پیگیره که زودتر بهم برسون کارم لنگه.کارای توی شرکت که داره هی تلمبار میشه و چندین پروژه دست و پا شکسته که باید هر کدومو به سر و سامون برسونم. کار های مغازه که انگار تمومی نداره و حساب کتابایی که جور در نمیاد و بازار خراب خرداد ماه که تا به امروز هم کشیده و چشم اندازی برای تمومی این بازار خرابی نیستش.بچه ها که وقت نمی کنم زیاد باهاشون بگذرونم دوچرخه ای که دو سه ماهه برای خانوم کوچیک خریدم که واقعا بجز چار پنج بار نشده باهم بریم بیرون و سوار بشه.مرور درس های سال قبل خانوم بزرگ که امسال کلاس نهمی میشه و سال دیگه باید انتخاب رشته کنه. دو هفته ای که خونه بابا مامان نرفتم. استخر که دو هفته اس نرفتم. والیبال سه هفتس نرفتم که امروز می رم.روابط از دست رفته. روابط فراموش شده. کتاب های که باید بخونم و فکر به این که چقدر کتاب خوب هست نخوندم.

یه کار طراحی سایت گرفتم که به علت این که طرف دوستم بوده خیلی خیلی بیشتر از وظیفه و تعهدم عمل کردم و کلی بعد تحویل کار مجانی وقت گذاشتم و تازه فهمیدم طرف فکر می کرده وظیفمه و هنوزم دست از سرم بر نمیداره و بار ناتوانی شو رو دوشم گذاشته که این هم وسط این همه مشغله نوبره واقعا.

حس خفگی از تلمبار شدن این همه کار و دغدغه ذهنی.

برای یه مرد یه مساله غم انگیز همینه. همه ازت انتظار توجه دارن ولی کسی به خاطر اینکه ما موجودات زمخت ریش و سبیل دار ظاهرمون نمی خوره که نیاز به توجه داریم .یه جمله ای بود که اخیرا خوندم این بود اولین گلی که خیلی از ما مرد ها دریافت می کنیم روی تابوته.

دنیای مردونه دنیای ساده ای نیست.این زندگی واقعا نباید این قدر پیچیده و سخت باشه واقعا. ما برای بازی روی این سن تئاتر اونم بدون تمرین آمادگی نداریم.

دریافت
عنوان: گل لاله
حجم: 5.74 مگابایت
08:29:54
  • کامران